بالاخره پس از مدتها نتایج کنکور اعلام شد عده ای سرمست و خوشحال و عده ای عبوس و گرفته و عده ای هم بیخیال و خنثی . بله بزرگترین دویل علمی کشور به پایان نزدیک می شود ولی ایا به راستی این وسیله خوبی ازبرای سنجش سطح سواد بچه های ایران زمین می باشد و ایا وما مناسبترین ها به دانشگاهها راه می یابند و چرا وقتیکه با این همه شور و ذوق وارد می شوند بسیار زود بی انگیزه و انفعالی می شوند نقش سهمیه ها در این بیعدالتی چیست . خروجی دانشگاهها در سه بخش صنعت - علوم پایه - و از همه دردناکتر علوم انسانی چگونه است . اساس و پایه توسعه و حرکت کشور بر مبنای تاریخ - اقتصاد - جامعه شناسی - ادبیات - جغرافیا - روابط بین الملل است ولی این علوم در ایران بسیار مهجور مانده اند و مافیای غول اسای مجموعه پزشکی امان از انها بریده است و پزشکی در جامعه ما به یک کاست و طبقه اجتماعی کاملا مجزا تبدیل شده است جالب انکه دانشگاههای مطرح و تراز اول دنیا مانند سوربن - اکسفور - برکلی . عمدتا در حوزه علوم انسانی فعالیت دارند
اینکه چرا فارغ التحصیلان ما در غیر از رشته تخصصی خود مشغول بکار هستند خود حدیثی است مفصل. چرا در ان دوران 4 ساله دانشگاهی خبری از تحقیق - پژوهش - کنفرانس و کار میدانی . نیست فقط یک جزوه چند ده صفحه ای و لاغیر .چرا دانشجویان در شهر مقصد بیشتر به یک شهر توریستی و استفاده از این تایم 4 ساله نگاه می کنند . چرا یک ترم فقط دو و سه هفته ایام امتحانات جدی دیده می شود چرا به غیر از تعدادی دانشگاه مادر و با سابقه بقیه مراکز اموزشی با صندلی خالی مواجه هستند ( بویژه علوم انسانی و ریاضی ). وجود تعداد بسیار زیادی دانشگاه اعم از دولتی - ازاد - پیام نور - علمی کاربردی - فرهنگیان - غیر انتفاعی - پردیس ها بیانگر چیست مگر نه ان است که در یک شهر ما به همین تعداد ریس - معاونتهای مختلف - مسول خوابگاه - امور رفاهی دانشجویان نیازمندیم پس چه بهتر با تجمیع همه انها در یک واحد دانشگاهی بزرگ و قوی و مجهز با هییت علمی با تجربه و بودجه ای کلانتر از هدر رفت امکانات خود جلوگیری کنیم
بله تا وقتی دانشگاههای ما روح تکاملی نداشته باشند و فقط یک دبیرستان بزرگ شده باشند کشور ما روی توسعه بر خود نخواهد دید.
درباره این سایت